کارما و رشد
هدف اصلي ما در زندگي تكامل است ؛ با اين وجود گاهي اوقات در مسيرمان عدم توازنهايي ايجاد ميكنيم كه براي سايرين يا خودمان رضايتبخش نيست. بنابراين گاهي اوقات چيزي را ميآفرينيم كه کارما «karma» ناميده ميشود. در واژهشناسي شرق، کارما به معناي «ايجاد تعادل و توازن» است. برخي از افراد عقيده دارند كه ما جهت تكميل يا توازن کارما بارها و بارها زندگي ميكنيم. حال چنانچه يگانه هدف تناسخ ايجاد توازن کارمایی باشد، آغاز براي چيست؟ يا کارما از كجا آمده؟ ما در زندگي خود بارها و بارها ديده ايم كه چگونه افراد بسوي شگفتي هايي جذب مي شوند كه در جهت رشد و تكامل آنهاست. هنگامي كه مردم واقعاً جهت رسيدن به اين هدف كوشش مينمايند، حس تحصيل هدف و شادي در زندگي وجود دارد و کارما به اين سادگي گسترش نمييابد. هرگاه كه در «چرخههاي» کارما گرفتار مي شويم، بيشتر در معرض منفيبافي و احساس پوچي قرار ميگيريم. هر زمان كه چيزهاي تازه يادميگيريم به ما جهت درك زندگي و توازن كمك شده و كارماي كمتري ايجاد ميگردد. بدين ترتيب داشتن زندگيهاي بسيار متفاوت جهت تكامل بيشتر موضوعي حائز اهميت ميشود.ما به صورت اشخاص فقير، ثروتمند، موفق از( لحاظ استانداردهاي دنيوي) و يا بسيار ناموفق، زندگيهايي در تنهايي و يا سرشار از عشق و كاميابي داشتهايم. ما تمامي گونه هاي بودن، همه حالتهاي زيستن را در تمام نژادها تجربه ميكنيم.
در بعضي مواقع در يك زندگي يا زندگيهاي متعدد به منظور به دست آوردن شناخت و نايل شدن به كارما (تعادل) تغيير جنسيت ميدهيم؛ زيرا از طريق تغيير جنسيت اين كار بهتر انجام خواهد گرفت. تغيير جنسيت به اين دليل صورت ميگيرد تا فرصتهاي جديد، در جنسيتي كه آن فرصت ها تنها در آن ميتوانند نمايان شوند، قابل تجربه باشد.
قانون کارما
تابحال با خود اندیشیدهاید که چرا زندگی بازی بومرنگهاست ؟
در طبیعت قانونی داریم به نام کارما که این قانون قانون عمل و عکس العمل، تابش و بازتابش و علت و معلول است و در زبان لاتین آنرا Karma میخوانند.
قانون کارما میگوید : هر عملی واکنشی داشته و همچنین هر واکنشی خود واکنشی دیگر به دنبال دارد و این چرخه همیشه تکرار خواهد شد. قانون کارما میگوید شما در هر حال و روزی که باشید، در آسمانها یا در داخل زمین، پشت محکمترین قفلها و یا بر تخت سلطنت، کارمای اعمال شما دیر یا زود، به شما بازمیگردد. منظور اینکه هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی و یا از هر دست بدهی، از همان دست میگیری . به طور خلاصه این قانون می گوید :
هر نیتی که میکنید و یا عملی که انجام می دهید دست به دست چرخیده و همانند آن به خودمان باز میگردد. کارما به معنای«تاوان» است. بدین معنا که نتیجه ی اعمال نیک و بد فرد در زندگی کنونی و یا زندگی های بعدی وی تاثیر خواهد گذاشت. (تعریف غیر ادیان الهی) کارما از اعتقادات ادیان هند و بودا و ادیان آسیای جنوب شرقی است.بعضی افراد هم که فقط معتقدند کارما در بعضی رفتار ما نمایان می شود چنین می گویند : اعمال فعلی اطرافیان ما، تاثیر و اثر اعمال قبلی خود ماست . اگر ما حق کسی را پایمال میکنیم، اگر دل کسی را میشکنیم، اگر با صدای بوق اتومبیل خود در ساعت ۱۲ شب دیگران را میآزاریم، اگر پشت سر کسی غیبت میکنیم و یا حتی اگر خوبی میکنیم، دست افتادهای رامیگیریم، دل ناشادی را شاد مینماییم و یا کیسۀ سنگین برنج را از دست پیرزنی میگیریم، منتظر عین عمل یا شکل تغییر یافتۀ آن باشیم که شخصی دیگر در حق ما انجام خواهد داد .
قانون کارما دقیقا بیان مینماید که هر نیت و فکری که داریم و هر عملی که انجام می دهیم، باعث تابش انرژیی به جهان هستی می شود که پس از مدتی (دیر یا زود) به خود ما بازمیگردد و در واقع ما باعث جذب آن فکر و یا عمل می شویم و آنچه امروز از خوب و بد به سرمان می آید، نتیجه نیات و اعمال خوب و بد قبلی ماست. (قانون کارما کمی شبیه قانون جذب است ولی تفاوت دارد) . عمل ما دقیقا مانند یک بومرنگ عمل کرده و به سوی خودمان با شدتی بیشتر بازمیگردد. با این اوصاف این جمله که میگوییم زندگی بازی بومرنگهاست، کمی روشنتر میشود و باید توجه داشته باشیم که بومرنگ خود را به هر طرف پرتاب کنیم باز هم به سمت خودمان باز میگردد.
چهار نوع کارما برای پیشرفت معنویت در شما
باگاواد گیتا می گوید: “مفهوم کارما دست نیافتنی است”. و واقعا اینطور است.
در زبان سانسکریت کلمه کارما به معنی عمل است. سانسکریت کلمات دقیقی را برای درک این مفهوم انتزاعی در اختیار ما قرار می دهد. هر عمل تجربه ای می آفریند که خاطره آن تجربه سامسکارا نامیده می شود. اینها تصاویر ذهنی یا الگوهایی هستند که با تکرار یک تجربه شکل می گیرند. به عبارت دیگر اینها خاطراتی هستند که در نتیجه تجارب گذشته در حافظه خودآگاه فردی و جمعی ما کاشته می شوند.
جمع شدن و ترکیب سامسکاراها با هم واساناها را تولید می کنند. اینها گرایش بالقوه ما برای اعمال آینده هستند. آنها نگرش ، تمایلات و خواستهای ما می باشند. پس می توان گفت که کارما ، حافظه و خواست ، نرم افزار روح ما را در طول زمان هستی می سازند. سامسکارا و واساناها برنامه هایی هستند که افکار و اعمال ما می نویسند. به خروجی و یا نمایش این فرایند سامسارا یا چرخ زمان گفته می شود. مثل یک بازی کامپیوتری که بر اساس انتخاب های قبلی مان ما را هدایت یا محدود می کند. زمان همانند چرخی همواره می چرخد و الگوهای ثابتی را بارها تکرار می کند.
یک توضیح ساده برای کارما اینست که کارما یک پاسخ شرطی است ، گذشته بر حال و همینطور بر گرایشهای ما برای الگوهای شرطی رفتاری تاثیر می گذارد. ما به مجموعه ای از واکنشهای شرطی شده تبدیل می شویم که تحت تاثیر آدمها و شرایط اطرافمان ، نتایج قابل پیش بینی به بار می آورد. از اینرو کارما را می توان یک زندان در نظر گرفت. هدف سفر معنوی فرار از زندان کارما و ارائه پاسخ واقعی روح ماست یعنی خلاقیت. پاسخ ما به جهان هر چه خلاقانه تر و غیر قابل پیش بینی باشد ، ما با خالق جهان هستی همسوتر خواهیم بود. از همینرو آزادی که از گذر از کارما حاصل می شود مشکا یا رهایی نامیده می شود. با شناخت جوهره واقعی خودمان فراتر از زمان ، مکان و علیت از چرخ سامسارا رها می شویم.
ادامه مبحث قبلی
خیلی ها می پرسند که آیا کارما معرف یک جهان جبری است؟ جواب اینست که جهان همزمان هم جبری و هم خلاق است. جایی که ما در این گستره پهناور قرار می گیریم بستگی به وضعیت خودآگاهی ما دارد. هرچه خودآگاهی ما آزادتر باشد حق انتخاب بیشتری را تجربه می کنیم. در وضعیت آویدیا (انکار) ما از روی جبر عمل می کنیم. در وضعیت ویدیا (روشنایی) ما بی نهایت انتخاب و خلاقیت داریم. اگرچه گذشته شرایط حال را تعیین می کند ، انتخابهایی که در زمان حال می کنیم بر اساس وضعیت خودآگاهی ماست. هرچه بیدارتر باشیم پاسخ ما به آن شرایط خلاقانه تر و بی قید و شرط تر خواهد بود.
چهار گونه کارما
مرشدین بودایی بین انواع مختلف کارما تمایز قائل شده اند. نوع اول کارمای سانچیتا است. این کارما مجموعه کلیه اعمال گذشته ما را تشکیل می دهد و از آنجاییکه این مرشدین وجود انسان را به یک زندگی فیزیکی محدود نمی دانستند ، اعتقاد داشتند که کارمای سانچیتا انباشته عظیمی از کارما در زندگی های بی شمار ما در گذشته است.
نوع دوم کارما یا کارمای پرارابدا ، اعمال خاصی هستند که برای تجربه در این زندگی برنامه ریزی شده اند. کارمای پرارابدا در حقیقت زیرمجموعه ای از کارمای سانچیتا است. مثل اینکه یک ظرف غذا برای خوردن از آشپزخانه بردارید در حالیکه غذای بیشتری در آشپزخانه برای خوردن هست ولی یک ظرف در این زمان و مکان کفایت می کند. این دو نوع از کارما بیانگر اعمال گذشته ما هستند که در شرایط حال و آینده ما تاثیر می گذارند. این بخش از کارما است که مانند جبر و سرنوشت احساس می شود.
چهار گونه کارما
مرشدین ودایی بین انواع مختلف کارما تمایز قائل شده اند. نوع اول کارمای سانچیتا است. این کارما مجموعه کلیه اعمال گذشته ما را تشکیل می دهد و از آنجاییکه این مرشدین وجود انسان را به یک زندگی فیزیکی محدود نمی دانستند ، اعتقاد داشتند که کارمای سانچیتا انباشته عظیمی از کارما در زندگی های بی شمار ما در گذشته است.نوع دوم کارما یا کارمای پرارابدا ، اعمال خاصی هستند که برای تجربه در این زندگی برنامه ریزی شده اند. کارمای پرارابدا در حقیقت زیرمجموعه ای از کارمای سانچیتا است. مثل اینکه یک ظرف غذا برای خوردن از آشپزخانه بردارید در حالیکه غذای بیشتری در آشپزخانه برای خوردن هست ولی یک ظرف در این زمان و مکان کفایت می کند. این دو نوع از کارما بیانگر اعمال گذشته ما هستند که در شرایط حال و آینده ما تاثیر می گذارند. این بخش از کارما است که مانند جبر و سرنوشت احساس می شود . کارمای کریامانا عملی است که در لحظه خلق می کنیم. این کارما انتخابهایی است که در حال انجام می دهیم مثل جورابی که صبح می پوشیم یا سالادی که برای نهار سفارش می دهیم. کارمای آگاما عمل برنامه ریزی برای آینده است و به اهداف و مقاصد ما که می خواهیم در آینده اتفاق بیفتد مربوط می شود. هر دو کارمای کریامانا و آگاما اعمالی هستند که بیانگر خلاقیت ما هستند ، اعمالی که احساس آزادی و اختیار در آنها هست.
قدرت ترکیبی کارما
باید توجه داشت که همه این جنبه های کارما قابل ترکیب با یکدیگر نیز هستند. انتخابهای آزادی که اکنون انجام می دهیم به کارمای محتوم ما در آینده بدل می شوند. ما همچنین می توانیم در حال اعمالی انجام دهیم که باعث تغییر در اثرگذاری اعمال گذشته ما گردد. زمانیکه در مدیتیشن اتمن یا وجود نا محدود خود را تجربه می کنیم ، آن جوهره درونی را که فراتر از تاثیر زمان و مکان و کارماست ، بیدار می کنیم. بنابراین اگرچه ما در دنیای کارما اندیشه و عمل می کنیم ولی دیگر با آن شناسایی نمی شویم و وجود ما به آن محدود نیست. همچنین توسعه ساکشی یا شاهد ساکت با مدیتیشن در طول زمان یعنی خودآگاهی به الگوهای کارمایی یا واساناها ، باعث کاهش تدریجی اثر آنها بر ما خواهد شد و از اینرو آزادی انتخاب و خلاقیت بیشتری در هر شرایطی خواهیم داشت.
در پایان ما می توانیم ازابزار سانکالپا یا اراده برای خلق الگوهای کارمایی جدید در ضمیر خودآگاه خود استفاده کنیم. الگوهایی که به جای فرورفتن بیشتر در سامسارا ما را در آزادی معنوی حمایت می کنند. کارما زندانی برای روح است ولی تمرین معنوی خود کارمایی است که می تواند ما را از آن زندان برهاند. باگاواد گیتا می گوید “یوگا یک کارمای ماهرانه است”. اگر بیاموزیم که با خودآگاهی عمل کنیم ، هر عملی یک کار خلاق و آزاد خواهد بود.
آغوش گشوده و كارما
ممكن است در جريان مديتيشن و اوقات آرامش و سكونتان خود را درحالي ببينيد كه در لبة كوه يا بالكن يا ديگر جاهاي بلند ايستادهايد و آغوشتان را گشودهايد و افراد زيادي در پائين انتظار ميكشند. بسياري از مردم شاهد اين حالت هستند ولي آن را درك نميكنند و در آن سهيم نميشوند، مبادا ديگران آنها را جسور پنداشته و به عنوان داوطلب شناختهشوند. در واقع اين اتفاق براي اشخاصي رخ ميدهد به سطحي خاص از تكامل رسيدهاند و اين بانگي است كه آنها را به مانند مسيح بودن فرا ميخواند، ندا ميدهد تا فرد جاي پاي مرشد خود را دنبال كند و به عشق اجازه دهد تا در وجود او جاري شود و آنها را به كانالي از عشق مبدل سازد، عشقي كه به افراد زيادي ميرسد.
ممكن است علاوه بر عشق متوجه شويد كه به كانالي براي علم، شفابخشي، خرد يا قدرت مبدل شدهايد. اگر بيش از اين چنين تصويري را داشتهايد سعي كنيد آن را دوباره تجربه كنيد. نسبت به چه خصوصياتي آگاه بوديد؟ آيا جريان شفابخشي، علم، خرد و قدرت را در خود حس كرديد؟ آيا به عشق اجازه داديد تا به درونتان جاري شود؟ بر روي اين مسئله مديتيشن كنيد و آنچه را به نظر نيرومندتر ميآمد حس كنيد.
آيندة بهتر و کارما
اين قصة تكامل ماست: يك چيز را خوب بياموزيد؛ چيزهاي ديگرخودبه خود روبهراه خواهند شد. وقتي سر و كارمان با اين روند باشد ما با آگاهي بيشتري دست به تواناييها و انرژيهاي جديد ميزنيم.
پيشنهادات بيشتر جهت مهيا شدن براي داشتن آيندهاي بهتر:
1- قانون طلايي: « آنطوري كه دوست داري ديگران با تو رفتار كنند با آنها رفتار كن. » بايد اين نكته را به خاطر داشته باشيد كه امكان اين وجود دارد، كه طرف مقابلتان به اين موضوع اعتقاد نداشته باشد. ممكناست نياز به اين داشته باشيد كه انرژيتان را در درون تان حفظ كنيد، كه اين عمل باعث ميشود ديگران نتوانند از آن بهرهمند شوند. از توانايي خود براي انجام كارها بهره ببريد، نه بخاطر اينكه به قلاب افتادهايد.
2- روند زندگي مسير رشد و يادگيري است، هميشه چيزي براي مطالعه داشته باشيد و پذيراي رشد باشيد.
3- گاهي اوقات داشتن عشق بيقيد و شرط بسيار دشوار است، ولي ميتواند شما را از بسياري از دردها و دلشكستگيها برهاند، حتي اگر به قسمتي از آن دست يافته باشيد.
4- آگاهي- چه اتفاقي در حال وقوع است؟ چرا، كجا و چه بايد در قبال آن انجام داد. گاهي اوقات بيش از حد شتابزده عمل ميكنيم.
5- خدمت به ديگران را در فهرست خود قرار دهيد. كارهاي كوچكي كه شما براي ديگران انجام ميدهيد آگاهي شما را از ديگران بيشتر كرده و بر روشنايي و شفافيت زندگي ديگران ميافزايد. مطمئن شويد كه با تمايل بيش از حدتان براي كمك به آنها، آنها را از يادگيري باز نميداريد.
6- در ايجاد روابط، كوتاه بياييد. چنانچه تكميل عمل ميسرنبود اصرارنكنيد.
معناي كارما تنها اين است كه هر عملي عكسالعملي دارد. اگر اتفاقي براي شما بيفتد ميتوانيد به راحتي از آن بگذريد و بگوييد: «اين كارماي من است و بايد آن را بپذيرم» يا اين كه به آن توجه بيشتر بنماييد. شايد نتوانيد مانع اتفاق افتادن آن موضوع بشويد، اما به ارادة خودتان اين فرصت را داريد كه به آن عكسالعمل نشان بدهيد يا نه. برخي وقايع كارمايي بارها تكرار ميشوند. زماني كه كسي در حق كس ديگري بدي و نامهرباني ميكند، و فرد دوم به آن پاسخ نميگويد؛ فرد اول دوباره آن را انجام ميدهد. درست مثل بازي تنيس است كه تا رسيدن به يك امتياز معين متوقف نميشود، بلكه تنها زماني پايان ميگيرد كه يكي از دو طرف معتقد شود كه اين عمل كافي بوده و دست به عمل ديگري بزند يا انرژي را به محبت و علاقة خالص تبديل نمايد. ميشود آن را به چرخي شبيه كرد كه دائماً در حال چرخش است.
زماني كه چرخ كارما يك نفر را زير ميگيرد، وي جذب رفتار و موقعيتهايي ميشود كه او را از حقيقت مسائل آگاه كند. ممكن است وي كس ديگري را به خاطر مشكلي كه پيدا كرده است مقصر بداند. كارمايي كه از آن غفلت شود قويتر ميگردد و معمولاً هر بار كه ظاهر شود منفيتر ميگردد و سرانجام آن قدر قوي ميشود كه شخص ديگر نميتواند نسبت به آن بيتوجهي نمايد.
شايد كسي با شما كاري كرده باشد كه اصلاً ماهيت كارمايي نداشته است؛ بلكه از ناتواني آن فرد در زندگيكردن با عشق ريشه ميگيرد. ممكن است در همين زندگي يا زندگي ديگر، به آن عمل واكنش كارمايي نشان بدهيد يا اين كه با ابراز عشق و محبت از زير بار آن خلاصي پيدا كنيد.
ولی بشر اشتباهات خود را دوباره تکرار میکند و از عکس العملی که این اشتباهات در دیگران ایجاد کرده سر مشق نمیگیرد. بعضی انسانها هستند که کارهای منفی و اشتباه خود را مرتبا تکرار میکنند و زندگیشان یک سری فاجعه، بیماری، فلاکت و بدبختی است.
گفتم مادرم میگفت: یک فرشته روی شانه چپ و یکی روی شانه راست هر کسی نشسته و کارهای خوب و بد ما را ضبط میکند. ممکن است در این مورد توضیح دهید؟ !!
گفت در کائنات سیستمی است که تمام انعکاسات و نوسانات اعمال منفی و مثبت را ضبط میکند. در حقیقت تمام اعمالی که انجام میشود امواج انرژی چه مثبت و چه منفی ایجاد میکند و این امواج با سیستم بسیار پیچیدهای ضبط میشود. چون این مطلب خیلی غامض و پیچیده است و ذهن افراد عادی نمیتواند آنرا درک و قبول کند لذا آن را به خداوند و خشم و غضب و انتقام او نسبت میدهند و یا فرشتگان او را مسئول میدانند فقط بطور خلاصه باید بگویم که اتمهایی در بدن احساسی – بدن ذهنی و بدن جسمی و بدن اتریک انسان وجود دارد بنام اتمهای دائمی که عمل ضبط امواج را بعهده دارند. بر این اساس هر عملی را عکس العملی خواهد بود مساوی و در جهت عکس و نتیجه این کار تعادل است.
گفتم: پس مسئله تنبیه و انتقام الهی در کار نیست فقط مسئله تعادل انرژی است!!
گفت: خوب فهمیدی، همانطور که میدانی، خداوند نور و عشق خالص و مطلق است چنانچه میگوئیم "بنام خداوند بخشنده مهربان" لذا احساسات منفی مثل انتقام، خشم، تلافی جوئی و تنبیه در ذات پاکش وجود ندارد. لطف و محبت و پشتیبانی او شامل حال تمام بندگان و موجودات عالم میشود. هر چه بر سر ما میآید از دست خودمان است.
قانون شماره يك:
با مردم همانگونه رفتار كن كه دوست داري آنها با تو رفتار كنند.
اگر در تمام زندگي خود فقط از همين يك قانون پيروي كنيد، كار بسيار بزرگي انجام دادهايد. يك كار ساده است: اگر دوست نداريد دروغ بشنويد، دروغ نگوييد، اگر دوست نداريد پشت سرتان غيبت كنند، غيبت نكنيد. اگر وقتي نميگذارند حرفتان را بزنيد ناراحت ميشويد، پس جلوي حرف زدن هيچ كس را نگيريد.
يك روش براي به ياد داشتن اين قانون اين است كه به قانون «كارما» فكر كنيد. كارما ميگويد هر چه انجام دهيد به سوي شما باز ميگردد. پيش از هر كاري از خودتان بپرسيد «آيا دوست دارم نتيجهي اين كار عايد خودم شود؟» اگر پاسخ شما «نه» ميباشد، آن كار را انجام ندهيد.
قانون شماره دو:
به ياد داشته باشيد كه همه به اندازهي شما نيازمند عشق و اطمينان خاطر هستند. در وجود هر انساني نياز به عشق، تاييد و تحسين وجود دارد. قطعا افرادي وجود دارند كه براي ارضا شدن نيازشان روشهاي بسيار پيچيدهاي دارند. اما اگر به شخصيت خارجي اين افراد و انسان آسيبپذيري كه در درونشان وجود دارد نگاه كنيد، متوجه ميشويد كه انسانهاي بسيار سادهاي هستند.
فراموش نكنيد فروشندهاي كه به نظرتان آدم نامعقولي ميآيد، احتمالا در زندگياش عشق و علاقهي چنداني دريافت نكرده است. يا مردي كه براي يك مصاحبهي شغلي آمده است، احتمالا احساس عدم شايستگي ميكند. اين موضوعات به شما كمك ميكند در برخورد با ناملايمات زندگي، عكسالعملهاي شديد از خود نشان ندهيد. شايد ناراحتی شما را برطرف نكند اما حداقل باعث ميشود. رفتار نادرستي از خود نشان ندهيد.
قانون شماره سه:
فراموش نكنيد - بقيه انسانها هم به اندازهي شما از دوست نداشته شدن ميترسند.
قانون شماره چهار کارما:
كسي را بازيچهي خود نكنيد.
فريب دادن و نقش بازي كردن موقتا به شما كمك میکند در زندگي شخصي يا حرفهاي به نتايج دلخواه برسيد، اما مسلما وحدت وجود و شخصيت شما را تخريب ميكنند. رك و راست باشيد. با انصاف باشيد و كسي را بازيچه خود نكنيد. شما يك انسان خوب هستيد.
قانون شماره پنج کارما :
خودتان باشيد.
اين قانون صرف نظر از واكنش ديگران يا نتايجي كه ایجاد میکند، هميشه و در همه جا به كار ميآيد. زيرا شما در بازي كردن نقش خودتان ماهرتر از هر نقش ديگري هستيد.
قانون شماره شش کارما :
اگر به كسي علاقمند هستيد، عشق خود را ابراز كنيد.
اين فرد ميتواند يك دوست، يك خويشاوند، همسايه، رانندهي اتوبوس، خدمتكار، معلم، فروشنده، مربي باشگاه و حتي حيوانات خانگيتان باشد - هر فردي. فكر نكنيد آنها خودشان ميدانند شما چه احساسي داريد و نيازي به شنيدن آن ندارند - نياز دارند.
قانون شماره هفت کارما :
پيش از اينكه زيادي عاشق شويد، سئوالات خود را بپرسيد.
پيش از اجارهي يك ساختمان، پيش از استخدام يك فرد، پيش از انتخاب يك رستوران، پيش از رزرو يك هتل، پيش از قبول يك پروژه، پيش از انتخاب آرايشگاه، پيش از خريد وسايل خانگي و پيش از انجام هر كاري، سوال كنيد!!! ميتوانيم از اغلب مشكلاتي كه در زندگي روزمره خود با آنها مواجه ميشويم پيشگيري كنيم، به شرط آنكه اول سوال كنيم (و قطعا به جواب سوالها نيز گوش بدهيم!)
قانون شماره هشت کارما :
با افرادي دوست شويد كه خوش اخلاق هستند.
فقط براساس منافع خود دوستان، هم اتاقيها، همكاران، هم سفران و كارمندان خود را انتخاب نكنيد. اطراف خود را از انسانهاي خوش اخلاق پر كنيد. اينگونه غصههای زندگي بسيار كمتر ميشود.
قانون شماره نه کارما :
به علائم خطر توجه كنيد.
به اندام، ماشين، حساب بانكي و اخلاق خود توجه كنيد. به آنچه مردم به شما ميگويند و نميگويند، به رفتاري كه با شما دارند و بويژه به مسائلي كه از آنها خوشتان نميآيد توجه كنيد. جهان اطراف ما يكسره در حال پيام دادن به ما ميباشد. اكثرا وقتي دچار مشكل ميشويم كه به اين پيامها بي توجهي ميكنيم.
قانون شماره ده کارما :
در مورد مردم بر اساس وسعت دلشان قضاوت كنيد نه چيز ديگر.
تمام اين موارد بي اهميت است: چقدر پول دارد، چه شغل با كلاسي دارد، چقدر جذاب است، چقدر موفق است، با چه كسي فاميل است، چقدر مشهور است، چه اندام زيبايي دارد، چه لباسهايي ميپوشد، صاحب چه چيزهايي است. يا رنگ پوستش چيست؟ آنچه مهم است اين است كه در دل يك فرد چيست. اگر قرار است تحت تاثير يك چيز قرار بگيرد، آن چيز بايد شيرين و دوست داشتني بودن فرد مقابل باشد.
قانون شماره یازده :
احساسات خود را صادقانه ابراز كنيد.
اگر صادق نباشيد، در دراز مدت شكست ميخوريد. پس به همين قانون بچسبيد!
قانون شماره دوازده :
جذابترين ويژگي خود را نشان دهيد - ذهنتان.
هيچ كسي مثل شما نيست. بنابراين شما بهترين نمونه موجود از خودتان در تمام جهان هستيد. پس به خودتان بباليد!
قانون شماره سیزده :
از نظر عاطفي سخاوتمند باشيد. خسيس نباشيد.
هرچه عشق بيشتري را نسبت به ديگران ابراز كنيد، عشق بيشتري در قلب خود احساس خواهيد كرد. چرا كه وقتي عشق از درون شما به بيرون تراوش ميكند، اولين فردي كه از اين نعمت برخوردار ميشود خود شما هستيد. عشق ورزيدن هرگز موجب شكست خوردن نميشود. بنابراين عشق خود را با لبخندتان، با كلماتتان، با اعمالتان و افكارتان به همه كس و همه چيز نشان دهيد. فقط به انسانها اكتفا نكنيد- به حيوانات، درختان، گلها، ابرها و تمام معجزات جهان ابراز عشق كنيد.
اگر همهي انسانهايي كه ميشناسيد و نميشناسيد، در همين لحظه در حال اجراي قوانين واقعي بودند، آيا دنيا به يك مكان خيلي بهتر تبديل نميشد ...؟
قانون شماره چهارده کارما :
احساسات خود را صادقانه ابراز كنيد.
اگر صادق نباشيد، در دراز مدت شكست ميخوريد. پس به همين قانون بچسبيد!
قانون شماره پانزده کارما :
جذابترين ويژگي خود را نشان دهيد - ذهنتان.
هيچ كسي مثل شما نيست. بنابراين شما بهترين نمونه موجود از خودتان در تمام جهان هستيد. پس به خودتان بباليد!
قانون شماره شانزده کارما :
از نظر عاطفي سخاوتمند باشيد. خسيس نباشيد.
هرچه عشق بيشتري را نسبت به ديگران ابراز كنيد، عشق بيشتري در قلب خود احساس خواهيد كرد. چرا كه وقتي عشق از درون شما به بيرون تراوش ميكند، اولين فردي كه از اين نعمت برخوردار ميشود خود شما هستيد. عشق ورزيدن هرگز موجب شكست خوردن نميشود. بنابراين عشق خود را با لبخندتان، با كلماتتان، با اعمالتان و افكارتان به همه كس و همه چيز نشان دهيد. فقط به انسانها اكتفا نكنيد- به حيوانات، درختان، گلها، ابرها و تمام معجزات جهان ابراز عشق كنيد.
اگر همهي انسانهايي كه ميشناسيد و نميشناسيد، در همين لحظه در حال اجراي قوانين واقعي بودند، آيا دنيا به يك مكان خيلي بهتر تبديل نميشد ...؟
يکي از قوانيني که از ازل تا ابد و از زمان تولد تا لحظه مرگ همراه انسان مي باشد و در همه حال انسان تحت تاثير آن قرار مي گيرد، کارما مي باشد
هر يك از سيارات منظومة شمسي انرژي خاصي دارند. به عنوان مثال مريخ ارتعاشات مربوط به نگرشهاي ذهني و مواضع جنگجويانه را دارد. در حالي كه زهره حاوي ارتعاشات مربوط به زيبايي، هنر و عشق ميباشد.
زمين ما هم از انرژيهاي مربوط به رشد بهرهمند است. هدف اصلي از آفريده شدن آن، رشد يافتن چيزهاست و اين موضوع شامل انسانها نيز ميشود.
انرژي زميني ويژهاي كه رشد و تكامل انسان را تسريع ميكند «كنداليني» ناميده ميشود. اين انرژي سبب ميشود انسانها بسيار سريع تر از آنچه كه بر روي سيارات ديگر ممكن است تكامل پيدا كنند.
اين موضوع زمين را به مكان ارزشمندي براي دستيابي به رشد بالاتر بدل ميسازد. يكي از كارهاي خوبي كه ميتوانيم با زمين انجام بدهيم اين استكه كمك كنيم گياهان و حيوانات همانند انسان به رشد برسند. به اينترتيب به زمين كمك ميكنيم تا به هدف خود برسد.
از قانون بقای انرژی در فیزیک ما یادگرفتیم که انرژی هرگز از بین نمی رود تنها از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود. این قانون یک قانون عمومی برای تبدیل انواع انرژی هاست. به همین ترتیب نیروهای ذهنی و روحی نیز از بین نمی روند و تنها از نوعی به نوع دیگر تبدیل می شوند. بنابراین می توان << کارما >> را قانون بقای انرژی ذهنی نامید.
انسان به وسیله اعمال، افکار و گفتار از خود انرژی های ذهنی ساطع می کند و واکنش این انرژی ها را از جهان پیرامون دریافت میکند. انسان هم گیرنده و هم فرستنده این امواج است، چگونگی و کیفیت این امواج ارسالی و دریافتی << کارما >> شخص را تشکیل می دهد.
<< کارما >> با تقدیر نباید اشتباه شود، تقدیر به این معناست که زندگی انسان از پیش به وسیله یک قدرت خارجی (خدا) برنامه ریزی شده است و خود شخص هیچ کنترلی بر روی سرنوشت خود ندارد و آنرا نمی تواند تغییر دهد، ولی بر اساس تفکر بودیسم چون انسان یک موجود هوشیار است و می تواند از وجود کارمای خویش مطلع باشد این توانایی را دارد که تلاش کند وقایع را تغییر دهد همانطور که بودا می گوید: تمام آن چیزی که ما هستیم نتیجه چیزی است که ما فکر می کنیم هستیم.
بنابراین در واقع ما آنچه که فکر می کنیم هستیم، هستیم. اصالت هر شخص بستگی به پندار، کردار و گفتار او دارد، این سه اصل بهم وابسته اند اگر ما پندارمان بهم آلوده شود بدون شک بر روی کردار و گفتار ما نیز تاثیر مستقیم دارد.