يوحنا، باب 14 آيه 2:

آمين آمين ، به شما حقيقت را مي گويم، هر كه به من ايمان آورد، كارهايي را كه من مي كنم او نيز خواهد كرد و بزرگتر از اينها نيز خواهد كرد.

انجيل لوقا ۴۷ - ۸:۴۵

وعيسي گفت.... يك نفر به من دست زد زيرا احساس كردم كه آن نيرو  (انرژي حياتي) از من صادر شد.. آن نفر در حضور همه اعتراف كرد كه به چه علت به عيسي مسيح دست زده و چگونه بلافاصله شفا يافته است.

يكي از موارد استثنايي زندگي مسيح(ع) معجزه هاي او بود. مطابق با كتاب مقدس حضرت عيسي(ع) روي آب راه رفت، پنج هزار نفر را با پنج عدد نان و دو ماهي سير كرد، آب را به شراب تبديل كرد (1)، و مردم را از مرگ نجات داد. وليكن مهمترين معجزات او شفا دادن بود. بيماريهايي كه او درمان كرد شامل: فلجي، شلي، تب، صرع، خون ريزي، بيماري پوستي، آشفتگي ذهني، تسخير روح، ناشنوايي و نابينايي(2) مي باشد. بيشتر اين شفاها بوسيله قرار دادن دستها بر مريض صورت گرفته است. در انجيل عهد جديد به اين مورد بارها اشاره شده است. مثلاً در لوقا باب 4؛ آيه 40، و چون آفتاب غروب مي كرد همه آنانيكه اشخاص ابتلا به انواع مرضها داشتند ايشانرا نزد وي آوردند و بر هر يكي از ايشان دست گزارده شفا داد.
در متي باب 8؛ آيه 14 و 15، و چون عيسي به خانه پطرس آمد مادرزن او را ديد كه تب كرده خوابيده است . پس دست او را لمس كرد و تب او را رها كرد، پس برخاسته به خدمت گذاري ايشان مشغول گشت. در مرقس باب يك؛ آيه 40-42 ،حضرت عيسي(ع) از دست خود براي طاهر ساختن يك  برصي (3) بهره گرفت و او را شفا داد . در خصوص استفاده از دست براي شفا دادن در لوقا باب 5، آيه 12 و 13 ـمتي باب 29 الي 34- توضيح داده شده است كه چگونه حضرت عيسي (ع) دو مرد نابينا را با لمس چشمانشان بينا كرد. در مرقس باب 8، آيه 22 الي 25، حضرت مسيح براي شفاي يك مرد ديگر از دستهاي خود استفاده نمود. در مرقس باب 7، آيه 32 الي 35، او با لمس خود مرد ناشنوايي را كه نمي توانست صحبت كند، درمان كرد . در لوقا باب 7،آیه 12 الي 15، حضرت عيسي(ع) با لمس تابوت، مرده اي را به زندگي برگرداند و در لوقا باب 8، آيه 49 الي 55، مسيح با لمس دست دختر مرده اي او را زنده نمود.
شباهت بسيار زيادي در نحوه شفابخش دست گذاري حضرت مسيح(ع) و تمرينات ريكي مشاهده مي گردد. يك مشابهت مهم در اين حقيقت است كه حضرت عيسي(ع) مي توانست قدرت درمان را به ديگران انتقال دهد. در لوقا باب 9، آيه 1 و 2، مي خوانيم كه مسيح(ع) به دوازده شاگرد خود قدرت راندن همه ديوها و درمان بيماري ها را عطا كرد. اين حقيقت كه او قادر بود اين قدرت را به ديگران منتقل كند نمايانگر شباهت عمده آن به روش ريكي است.
بخواهيد تا به شما بدهند، بجوئيد تا بيابيد، در را بزنيد تا به روي شما باز شود (انجيل متي)
جنبه ديگر شفابخشي حضرت عيسي(ع) كه به ريكي شباهت دارد، در ارتباط با ايمان است .در حاليكه در خيلي از موارد براي شفا دادن ، ايمان آوردن ضروری بود، آشكار گرديد كه شفاهايي كه حضرت عيسي(ع) با دست انجام داد نيازمند ايمان نبود .مرقس باب 6، آيه 5 و 6، ودر آنجا هيچ معجزه نتوانست نمود جز اينكه دستهاي خود را بر چند مريض نهاده ايشان را شفا داد و از بي ايماني ايشان متعجب شده در دهات آن حوالي گشته تعليم مي داد.
بنابراين عليرغم اين واقعيت كه آنها ايمان نداشتند، حضرت عيسي(ع) هنوز قادر بود با نهادن دستهايش شفا بدهد. اين امر يكي از جنبه هاي ريكي است ؛ براي اينكه ريكي موثر واقع گردد نيازي به ايمان داشتن افرادي كه تحت درمان قرار مي گيرند نيست.
در انجيل متي باب 13، آيه 10 و 11  و مرقس باب 4، آيه 10 الي 12 و 34 بوضوح اشاره شده است كه حضرت عيسي(ع) تعليمات محرمانه اي داشت و او فقط به افرادي آموزش داد كه قدرت شفا را بدست آوردند. دانش محرمانه نيز بخشي از تعاليم ريكي است كه شامل نهادها و انجام مرحله همسويي است. مشخص نيست كه آيا حضرت عيسي(ع) با توانايي شفا با لمس كردن، به دنيا آمده بود و يا اين كه آنرا بعداً بدست آورد. فعاليت هاي او بين سنين 12 و 30 در انجيل قيد نشده است. از طرفي توسط چند محقق اظهار شده بود كه حضرت عيسي (ع) در اين دوران به مشرق سفر كرده و در خيلي از مكاتب عرفاني هند، تبت و چين به تحصيل پرداخته بود. در صورتيكه اين نظريه صحيح باشد، احتمال دارد كه حضرت عيسي(ع) ريكي را آموخته باشد، و يا به تمرين مشابه ريكي در طول آن زمان پرداخته باشد، چنانچه منشاء ريكي از سرزمين هاي هند، تبت و چين بوده است.
ابتدا شكوفايي تعليمات حضرت عيسي(ع) در تشكيل چند گروه متجلي گرديد. يكي از اين گروهها كنوستيك ها (5) بودند. آنها به قرار دادن دستها بر ديگران ممارست مي كردند و مدعي دانش محرمانه اي بودند كه بعضي از آنها به نام دوستي ست ها (6)، مارسيوني ست ها (7) و كارپوكراتيان ها ( شناخته مي شدند. آنها بوسيله ريشه اعتقادي خود با هم متحد شده بودند كه عبارت بود از :شخصاً تجربه ارتباط با حضرت مسيح(ع) را بدست آورند و يا ملكوت را در درون خود بيابند. آزادگي و عدم پيروي از مقررات، دستورات با عقايد و اتكاء به الهام و هدايت دروني. موجوديت آنها توسط انجيل گنوستيك ها كه بخشي از طومارهاي درياي مرده (9) است و همچنين نامه اي كه در قرن دوم مسيحيت توسط پدر روحاني كليساي اوليه كلمنت (10) از الكساندريا (11) نوشته شده است، گواهي شده است. در نامه پدر كلمنت، او در مورد انجيل محرمانه مرقس صحبت مي كند كه براساس معيار معمول نگاشته شده بود ولي براي پيروان خاص مسيح(ع) مطالبي اضافه داشت، مثلاً، آنهايي كه كامل شده اند و آنهايي كه به اسرار عظيمي تشرف يافته اند .هميشه بركت هايي را كه خداوند به شما داده بشماريد نه مشكلاتتان را.
بعد از قرن دوم زمانيكه مسيحيت سازمان دهي خود را يافت، تعليمات آن به جاي شفا دادن و كارهاي خوب و هدايت هاي دروني همانگونه كه به وسيله گنوستيك ها عمل مي شد ، براساس ايمان و آموزش رسمي كليسا متمركز گرديد .در آن زمان آنهايي كه تشكل كليسا را ترويج مي كردند شروع به سركوب و كشتن آن گنوستيك هايي نمودند، كه از كليساي نوظهور پيروي نمي كردند، با حذف گنوستيك ها و با استقرار كليساي مسيحي، عمل قرار دادن دستها براي شفا دادن توسط مسيحيان از بين رفت.
حضرت عيسي(ع) به توانايي خودش اعتماد زيادي داشت و قادر بود بصورت معجزه آسا و آني شفا دهد. واضح است كه او استادي احكام متافيزيكي را كامل نمود و از مجموعه آنها براي رسيدن به نتايجي كه خلق مي نمود استفاده مي كرد.
آيا او يكي از قابليت هاي عالي ريكي بود؟ آيا حضرت عيسي(ع) با وجود پيغمبري و استاد معنوي بودن استاد ريكي هم بوده است؟ با وجود اينكه نمي توان بصورت مطلق تاييد كرد كه حضرت عيسي(ع) استاد ريكي بوده است، ليكن مدارك موجود بوضوح بر مشابهت خيلي زيادي در نحوه دست گذاري مسيح(ع) در جريان شفا دادن تاكيد دارد و بايد همبستگي بسيار نزديكي با فرم اوليه ريكي داشته باشد.
تعليمات حضرت عيسي(ع) و شخصيتي را كه او از خود ارائه داد براي ما الهام بخش است. همچنان كه براي تكامل آگاهي روحاني خود اجازه مي دهيم تا خرد دروني، ما را راهنمايي كند، سرانجام تحول حقيقي رخ خواهد داد و كيفيت شفادهندگي حضرت مسيح(ع) به همراه آن خواهد آمد.
ما بايد به ياد داشته باشيم كه استاد بزرگ اظهار داشت:
به شما حقيقت را مي گويم:
هر كه به من ايمان آورد، كارهايي را كه من مي كنم او نيز خواهد كرد و بزرگتر از اينها را نيز خواهد كرد. (انجيل يوحنا باب 14 آيه 12)
از جانب خدا فقط مواهب نيكو و كامل به ما مي رسد، زيرا او آفريننده همه روشنايي هاست. مسيح(ع)

منابع:

آيات مندرج در اين مقاله با كتاب مقدس ترجمه شده به فارسي چاپ 1904 منطبق و عيناً درج گرديد .
توضيح مترجم: معجزه تبديل آب به شراب نمودي از كيمياگري و دادن شراب به مردم در عوض آب همان مفهوم مي و ساقي در اشعار عرفان ايراني است.

Paraeysis, eameness fever, catalepsy, hemorrhage, skin disease, mental disovders, spirit possession, deafness, blindness.
Lenprosy

توضيح مترجم: همانگونه كه باران رحمت الهي به سر همه به مساوات مي بارد.

Gnostics
Docetists
Marcionites
Carpocratians
Dead Sea Scrolls
Clement
Alexandria